%0 Journal Article %T تأثیر ترتیبات منطقه‌ای بر سیاست خارجی چین در آسیای مرکزی %J مطالعات اوراسیای مرکزی %I دانشکده حقوق و علوم سیاسی %Z 2008-0867 %A فاخری, مهدی %D 2021 %\ 08/23/2021 %V 14 %N 1 %P 251-274 %! تأثیر ترتیبات منطقه‌ای بر سیاست خارجی چین در آسیای مرکزی %K آسیای مرکزی %K چین %K سازمان‌های منطقه‌ای %K سیاست خارجی %K سیکا %K شانگهای %R 10.22059/jcep.2021.310112.449952 %X روند چهل سالۀ اصلاحات چین که در عصر جهانی‌شدن و به‌دنبال آزادسازی تجارت و ورود سرمایه و تکنولوژی خارجی آغاز شد چین را به بزرگ‌ترین صادرکننده و دومین اقتصاد جهان تبدیل کرد. سیاست خارجی چین رویکردی تهاجمی و واقع‌گرا در پیش گرفت تا بتواند وزن سیاسی هم‌سنگ وزن اقتصادی خود در عرصۀ روابط بین‌الملل بیابد. سیاست همسایگی چین با اولویت شرق آسیا و آسیای مرکزی تدوین شد تا چالش‌های مذهبی و امنیتی را مدیریت و از منابع انرژی، مسیر انتقال کالا به اروپا و ضعف‌های زیربنایی اقتصادی آنان بهره‌برداری کند. در این نوشتار روابط چین با کشورهای آسیای مرکزی را بررسی می‌کنیم و به‌دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چین چگونه منافع ملی و هدف‌های سیاست خارجی خود را در آسیای مرکزی دنبال می‌کند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می‌شود که چین منافع ملی خود را در قالب روابط دوجانبه و موافقت‌نامه‌های اقتصادی با ‌دولت‌های آسیای مرکزی پیگیری می‌کند و هم‌زمان از طرح‌ها و ابتکارهای منطقه‌ای مانند یک کمربند، یک راه، سیکا و سازمان همکاری شانگهای برای ترغیب همسایگان آسیای مرکزی به مشارکت و همکاری در چارچوب‌های امنیت منطقه‌ای استفاده می‌کند تا به‌تدریج آنان را از چارچوب‌های امنیتی غرب‌محور دور و دستیابی به همگرایی آسیایی را تسهیل کند. با این هدف عامل‌های مؤثر و الگوی حاکم بر سیاست خارجی چین را در دو بعد دوجانبه و منطقه‌ای مشخص و سپس شیوۀ روابط آن کشور با کشوهای آسیای مرکزی را از هر دو دیدگاه تحلیل می‌کنیم. %U https://jcep.ut.ac.ir/article_83525_5f14d2b109c44891ba19d4279c986cd4.pdf