ORIGINAL_ARTICLE
داشناکسیون و تسلط بر حیات سیاسی ارامنه(1890-1918)
حزب داشناکسیون در سال 1890 درحالی تأسیس شد که سومین حزب سیاسی ارامنه به حساب میآمد، اما در 1918، سال تأسیس جمهوری مستقل ارمنستان، در جایگاهی قرار داشت که حیات و ممات ارامنه قفقاز را تدبیر میکرد. چنین جایگاهی که در فردای تشکیل ارمنستان مستقل به مانعی جدی برای ایجاد تعامل بین احزاب سیاسی ارمنستان و تشریک مساعی برای آینده آن کشور تبدیل شد. این نوشتار درپی آن است که با تکیه بر نظریه سیاسی روبرت میخلز به تبیین چگونگی واقع شدن چنان عظمت و انسجامی برای داشناکسیون بپردازد. توسل به نظریه احزاب سیاسی —روشن میکند که تحقق رهبری در سازمان، گرایشهای خودکامانه رهبران، و تأثیر روانشناختی قدرت برشخصیت رهبران، داشناکسیون را از یک جمعیت مبارزاتی باز به یک سازمان الیگارشیک منسجم تبدیل کرد. همین ساختار الیگارشیک عامل اصلی برتری داشناکسیون بر دیگر احزاب سیاسی ارمنستان قرار گرفت و موجب تسلط آن بر حیات سیاسی ارامنه شد.
https://jcep.ut.ac.ir/article_36768_8086d5332a5ee709b02cc83d48fb4154.pdf
2014-02-20
1
20
10.22059/jcep.2014.36768
ارمنستان
داشناکسیون
الیگارشی
سازمان
میخلز
سید هاشم
آقاجری
aghajeri@modares.ac.ir
1
استادیار تاریخ دانشگاه تربیت مدرس
LEAD_AUTHOR
سید علی
مزینانی
a.mazinani@modares.ac.ir
2
دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تربیت مدرس
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
دریای خزر و ملاحظات ژئواکونومیک شرق و غرب
با فروپاشی شوروی و پدیدآمدن نظم بین الملل جدید، ماهیت قدرت از نظامی محض به نظامی، سیاسی و اقتصادی تغییر کرد و دراین دوره گفتمان ژئو اکونومیک در کنار ژئوپلیتیک مطرح شد. به عبارت دیگر پس از این کشورهای مختلف برای حداکثر ساختن قدرت خود در نظام بین الملل به توسعه اقتصادی و کسب منافع اقتصادی بیشتر روی آوردند. در این راستا نقش انرژی به عنوان مهم ترین عنصر در توسعه بیش از پیش اهمیت یافت و مناطق نفت خیز جهان در کانون توجه قدرتهای بزرگ قرار گرفت. این مقاله درصدد نشان دادن این مهم است که دریای خزر در میان این مناطق دارای ویژگیهای خاص و ممتازی است که آن را به عنوان موازنهگر ژئواکونومی جهان مطرح میکند. داشتن یکی از ذخایر مهم انرژی جهان و قرارگرفتن در دهلیز ارتباطی شرق و غرب در کنار آسیب پذیری شدید امنیتی خلیج فارس و شمال آفریقا، به دریای خزر این فرصت را داده که خود را به عنوان موازنه گر ژئواکومیک جهان مطرح کند. دراین مقاله با مطالعه موردی امنیت انرژی چین و ایالات متحده آمریکا و جایگاه خزر در تأمین امنیت انرژی این دو و اهمیت سرزمینی منطقه خزر برای این دوکشور این مهم نشان داده می شود.
https://jcep.ut.ac.ir/article_36769_e8298b7f2e6f7c882d25a06d9e18f985.pdf
2014-02-20
21
40
10.22059/jcep.2014.36769
دریای خزر
ژئواکونومی
امنیت انرژی
چین
ایالات متحده آمریکا
محمد
حسن خانی
mh_khani@yahoo.com
1
دانشیار دانشکده معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق
LEAD_AUTHOR
داوود
کریمی پور
davood.k99@gmail.com
2
دانشجوی دکتری روابط بینالملل دانشگاه گیلان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
حزب عدالت و توسعه و هژمونی کمالیسم
از سال 2002 با به قدرت رسیدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه، چرخش محسوسی در جهتگیری سیاست خارجی این کشور بهوجود آمد. این چرخش، خاطر کمالیستها و نظامیان سکولار و همچنین طرفداران غربی آنکارا را بیشتر تیره ساخت. شاید آنها همانند احزاب اسلامگرای قبلی با پشت کردن به اصول و آموزههای کمالیسم و رویگردانی از غرب، درپی تقویت اسلامگرایی و ایجاد ائتلاف مذهبی در منطقه بودند. هر چند در این مقطع زمانی، اصول جدیدی برای سیاست خارجی و داخلی این کشور تعریف شد؛ اما کارکرد و خروجی یک دهه از سیاست خارجی این حزب و تطبیق آن با اصول اساسی سیاست خارجی کمالیستی نشان میدهد که آنها با در پیش گرفتن رویه اسلامی نوگرا، نه تنها با اسلامگراهای قبلی متفاوت میاندیشند، بلکه با رقبای سرسخت و دیرینه خود در داخل (کمالیستهای سکولار)، بر سر اصول مهم کمالیسم به آشتی رسیده و به کارگیری رویکردهای جدید در سیاست خارجی فقط تغییر تاکتیک برای رسیدن به هدفهای سنتی است که بیشتر در سیاست خارجی سکولارها اولویت اصلی بودهاند.
https://jcep.ut.ac.ir/article_36770_4680dc7f6cadbf22eb4055b592d0a2b2.pdf
2014-02-20
41
60
10.22059/jcep.2014.36770
اسلامگرایی
ترکیه
حزب عدالت و توسعه
سکولار
سیاست خارجی
کمالیسم
احمد
ساعی
ahmadsai@yahoo.com
1
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه آزاد تهران واحد علوم و تحقیقات
LEAD_AUTHOR
مرتضی
محمدزاده
nayyergarib@yahoo.com
2
دانشجوی دکتری روابط بینالملل واحد علوم وتحقیقات
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روابط جمهوری اسلامیایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای همگرایی و زمینههای واگرایی
از زمان فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال جمهوری آذربایجان، روابط تهران– باکو به طور معمول در سطح مطلوبی قرار نداشته، و با فراز و نشیبهایی در دو دهه اخیر همراه بوده است. عواملی مانند برخورداری از پیوندهای تاریخی و فرهنگی و وجود ظرفیت های موجود برای همکاریهای اقتصادی بهعنوان محرکی برای گسترش روابط دو طرف به حساب میآید. اما در عین حال این روابط با موانع و عوامل بازدارندهای مانند ادامه اختلافها در مورد رژیم حقوقی دریای خزر، روابط با رژیم اسراییل و آمریکا و پیوستن به ناتو از طرف جمهوری آذربایجان رو بهرو است. بنابراین با وجود برخی فرصتها برای ارتقای سطح روابط دو کشور، درعمل عوامل چالشزا محدودیت فراروی روابط تهران و باکو را افزایش داده است. این نوشتار با اشارهای کوتاه به پیشینه روابط ایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای همگرایی و زمینههای واگرایی روابط بین دو کشور را مورد بررسی قرار میدهد.
https://jcep.ut.ac.ir/article_36771_4bb86a49a3fc54700a3cb5b0bb912441.pdf
2014-02-20
61
80
10.22059/jcep.2014.36771
همکاریهای اقتصادی
قفقاز جنوبی
همگرایی
واگرایی
سیاست خارجی
امنیت
مجید
عباسی
abbasi@atu.ac.ir
1
استادیار روابط بینالملل دانشگاه علامه طباطبائی
LEAD_AUTHOR
سید محمدرضا
موسوی
drmousavi1404@gmail.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد مطالعات منطقهای گرایش آسیای مرکزی و قفقاز دانشگاه علامه طباطبائی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
پیامدهای پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی
سازمان جهانی تجارت در 22 اوت 2012 اعلام کرد که کشور روسیه پس از گذراندن فرایند پیوستن، در این روز بهعنوان یکصد و پنجاه و ششمین عضو به این سازمان پیوسته است. پس از فروپاشی اتحاد شوروی، کشور روسیه در سال 1993 درخواست عضویت خود در موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت(گات) را ارائه کرد. سال 1995 با جایگزین شدن سازمان تجارت جهانی بهجای گات روسیه دوباره درخواست عضویت خود را به این سازمان ارائه کرد. عضویت روسیه بهعنوان یکی بزرگترین اقتصادهای جهان و یکی از پرجمعیتترین کشورهای جهان، میتواند پیامدهای زیادی برای این کشور و این سازمان و شریکهای بزرگ تجاری آن درپی داشته باشد. همچنین عضویت در سازمان جهانی تجارت دایره جهانشمولی این سازمان را گسترش میدهد و دامنه گسترش اصول و مقررات این سازمان بر مبادلات تجاری جهان را بیشتر میکند. همچنین پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی برای شریکهای تجاری این کشور نیز به معنای ثبات و پیش بینی پذیرتر بودن رژیم تجارت و اقتصاد خارجی و سرمایه گذاری روسیه است. این نوشتار درپی بررسی پیامدهای پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی در این زمینهها است.
https://jcep.ut.ac.ir/article_36772_2ff4492e4e6c30d5aade8ff0b6661043.pdf
2014-02-20
81
100
10.22059/jcep.2014.36772
روسیه
سازمان جهانی تجارت
نظام تجاری چند جانبه
آزادسازی تجاری
اتحادیه اروپا
علی
صباغیان
sabbaghian@ut.ac.ir
1
استادیار مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آسیای مرکزی و کاربست دیپلماسی پیشگیرانه: مرکز منطقهای سازمان ملل متحد
دیپلماسی پیشگیرانه، اصطلاحی است که بیش از نیم قرن پیش از سوی داک هامرشولد دبیرکل سازمان ملل متحد مطرح شد و امروزه، مرکز منطقهای سازمان ملل متحد برای دیپلماسی پیشگیرانه در آسیای مرکزی1 درحال ایفای نقش با هدف حل و فصل مسالمت آمیز اختلافها و پیشگیری از درگیری ها با استفاده از سازوکارهای هشداری و پیشگیرانه است. هدف از تأسیس این مرکز، کمک و حمایت از کشورهای منطقه در ظرفیتسازی برای پیشگیری از چالشها در زمینههای بالقوهای است که در منطقه توانایی تبدیل و گسترش به درگیری را دارند. این نوشتار ضمن تبیین بحرانهای منطقهای و مرور مفهوم "دیپلماسی پیشگیرانه"، به ارزیابی فعالیت مرکز دیپلماسی پیشگیرانه در آسیای مرکزی میپردازد و بهدنبال تحلیل و ارزیابی ظرفیتهای این نهاد در عمل برای مواجهه با تهدیدهای امنیتی منطقهای خواهد بود.
https://jcep.ut.ac.ir/article_36773_cf1f1f675f26638dc7a2275ff6006c26.pdf
2014-02-20
101
120
10.22059/jcep.2014.36773
دیپلماسی پیشگیرانه
سازمان ملل متحد
شورای امنیت
پیشگیری از درگیریها
امنیت بینالمللی
امنیت منطقهای
نسرین
مصفا
nasrinmosaffa@gmail.com
1
دانشیار گروه روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
علیرضا
شمس لاهیجانی
a.shams-lahijani1@lse.ac.uk
2
دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بینالملل مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن (LSE)
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
موازنه راهبردی و سیاستگذاری امنیتی روسیه در نظام بینالملل
روسیه هسته اصلی امپراتوری اتحاد شوروی بوده است. بسیاری از شاخصهای اجتماعی و ساختاری اتحاد شوروی را میتوان در رویکرد و شکل بندیهای قدرت سیاسی و راهبردی روسیه مشاهده کرد. رقابتهای ژئوپلیتیکی روسیه و جهان غرب به قرن 19 بر میگردد. این رقابتها در چارچوب موازنه قدرت در سیاست بینالملل شکل گرفت. آمریکا و اتحاد شوروی ساختار دو قطبی را در سالهای 1991-1945 شکل دادند. اگرچه ساختار دو قطبی از سال 1991 به بعد دستخوش تغییرهایی بود، اما روسیه بسیاری از سیاستگذاریهای راهبردی خود در برابر ایالات متحده را همچنان دنبال میکند. در این نوشتار تلاش شده است تا نقش مؤلفههای ژئوپلیتیکی در سیاستگذاری امنیتی روسیه تبیین شود. روسیه با گسترش ناتو و یکجانبهگرایی ایالات متحده در سیاست بینالملل مخالف است. نشانههای چنین رویکردی در مخالفت با طرح دفاع موشکی آمریکا و انتقاد از سیاست راهبردی ایالات متحده برای خروج از پیمان موشکهای ضد بالستیک مشهود است. روسیه در سیاست خارجی و راهبردی خود از الگوی موازنهگرایی و همکاریهای چند- جانبه پیروی میکند. چنین نشانههایی را میتوان در ارتباط با الگوی راهبردی روسیه در محیطهای پیرامونی خود مورد توجه قرار داد. سیاستگذاری امنیتی روسیه در خاورمیانه معطوف به حفظ موازنه راهبردی با ایالات متحده و کشورهای غربی است. نشانه چنین فرایندی را در سوریه میتوان مورد ملاحظه قرار داد.
https://jcep.ut.ac.ir/article_36774_4cecbcd9a5b8642884bec78d1c09d412.pdf
2014-02-20
121
140
10.22059/jcep.2014.36774
سیاستگذاری امنیتی
موازنه راهبردی
ساختار دو قطبی
ایدئولوژی نسبی
قدرت نسبی
امنیت نسبی
چندجانبهگرایی
عباس
مصلی نژاد
info@mossalanejad.com
1
استاد علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش اسراییل در بحرانهای قفقاز(بررسی مناقشه گرجستان)
حضور و نفوذ اسراییل در برخی مناقشه های منطقهای و جهان به وضوح دیده میشود. از مهمترین این ابزارها، نفوذ امنیتی- اطلاعاتی و تکنولوژی برتر نظامی است. در جنگ اخیر گرجستان با روسیه هم با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپولیتیک منطقه، این رژیم در صحنه منازعه حضور جدی داشت و حتی در مراحل مختلف مناقشه ایفای نقش کرد. مناقشۀ گرجستان ،علاوه بر تأثیر منطقه ای، به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی قفقاز پس از جنگ سرد وتبدیل منطقه به عرصه رقابت قدرتهای فرامنطقهای به سرعت ابعاد بین المللی به خود گرفت . ازمهمترین ابعاد فعالیتهای اسراییل درگرجستان بعد نظامی-امنیتی (جاسوسی) آن است. گزارش های موجود نشان میدهد که نقش این رژیم در جنگ گرجستان تنها به فروش سلاح های پیشرفته به این کشور محدود نمیشود؛ بلکه افسران آن نیز در آموزش نظامی نیروهای گرجی مشارکت داشتند و شرکت های اسراییلی فعال در زمینه تولید اسلحه نیز در این کشور حضور پیدا می کردند. در این پژوهش«موازنه قدرت» به عنوان چارچوب نظری تحقیق در نظر گرفته شده است و سعی شده این موضوع با روش توصیفی-تحلیلی بررسی شود.در نهایت این تحقیق نقش اسراییل در بحرانهای قفقاز و چگونگی نفوذ این کشور بر ژئوپولیتیک پیرامونی ایران را روشن می کند و می تواند آگاهی های جدیدی برای پژوهشگران و تصمیم گیرندگان سیاسی فراهم کند.
https://jcep.ut.ac.ir/article_36775_e5a5f5656ecc893b2e70e8eff0bf3c60.pdf
2014-02-20
141
160
10.22059/jcep.2014.36775
مناقشه ها
قفقاز
گرجستان
روسیه
اسراییل
ایران
جلیل
نائبیان
jnayebian@gmail.com
1
دانشیار تاریخ دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز
AUTHOR