پیدایی یکبارۀ دولتهای مستقل آسیای مرکزی در منطقۀ شمال شرق ایران، عرصهای آمیخته از فرصتها و چالشها را بر روی جمهوری اسلامی ایران گشوده است. عرصهای که نه تنها در ابعاد سخت مکانی، بلکه در ابعاد پویای زمانی و متأثر از سیر طبیعی و غیرطبیعی تحولها در این منطقه، بهمثابۀ سنگ محکی برای تشخیص و ارزیابی تواناییها و آسیبپذیری سیاست خارجی ایران و در نتیجه چشمانداز رسیدن به هدفها و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران درآمده است. روابط اقتصادی ایران در دهههای گذشته با کشورهای این منطقه متأثر از عاملهای گوناگون، نوسان زیادی داشته است و پیامدهای متعدد اقتصادی، سیاسی و امنیتی را برای ایران رقم زده است. بنابراین پرسش این نوشتار این است که از منظر اقتصادی و سیاسی، کدام یک از متغیرهای دوجانبه، منطقهای و بینالمللی، تعیینکنندۀ روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی است. در پاسخ این فرضیه مطرح میشود که بهنظر میرسد، متغیرهای دوجانبه، در مقایسه با متغیرهای منطقهای و بینالمللی (مانند تحریمهای آمریکا) اثرگذاری بیشتری بر روابط ایران با کشورهای منطقه داشته است. نوسانات همکاریهای اقتصادی ایران با این کشورها در دورۀ قبل و بعد از تحریم و افزایش حجم همکاریها در دورۀ تحریم و کاهش آن در دورۀ بعد از پذیرش برجام و قبل از خروج ایالات متحد آمریکا از این موافقتنامه نشاندهندۀ این واقعیت است. در این نوشتار از منظر اقتصاد سیاسی و با استفاده از روش اثباتگرایی این موضوع را تحلیل و بررسی میکنیم.